هفتاد خاطره از آیت الله نویسی امام جمعه فقید دلیجان

وبلاگ شخصی حمید رضا فتحی سقزچی
این جانب حمیدرضا فتحی سقزچی، دانش آموخته ی رشته حقوق عمومی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، عضو هیات علمی دانشگاه ازاد اسلامی واحد نراق ، وکیل پایه یک دادگستری، دانشجوی دکتری تخصصی حقوق عمومی، متولد 1343 تهران ، اهل دلیجان و ساکن اصفهان می باشم. امیدوارم با بیان خاطراتی از آیت الله حسین رجبی نویسی امام جمعه فقید شهرستان دلیجان، - که فرزند نداشت - نسبت به بزرگداشت نام و یاد آن مرحوم، قدمی بردارم . ان شاءالله مورد رضایت امام زمان علیه السلام واقع گردد.
پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۳ ب.ظ

خاطره ی چهل و چهارم : حاج آقا نویسی و بیان خاطرات حج

 

خاطره ی چهل و چهارم  :

 

             مرحوم حاج آقا نویسی و بیان خاطرات حج

 

 

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

     مرحوم حاج آقا نویسی به عنوان روحانی کاروان حج در طول سال های طولانی به سرزمین حجاز اعزام می گردید . در طول چهار هفته ای که حضور نداشت حاج آقا کاظم زاده به عنوان امام جمعه ی موقت، نماز جمعه را اقامه می کرد .

    حاج آقا نویسی پس از بازگشت از حج برخی خاطرات حج را از تریبون نماز جمعه بیان می کرد . در یکی از صحبت هایش فرمود :

( در مسجد الحرام با یکی از حجاج کشور های آفریقایی درباره مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان بحث و گفتگو می کردم . آن فرد آفریقایی از من پرسید: من این؟ یعنی اهل کدام شهر هستی؟ من گفتم : مدینه قم ، یعنی از شهر قم هستم . او گفت : عسگر الخمینی؟  یعنی شهر قم که لشگر امام خمینی است ؟ من گفتم : لا ، لا ، کل الایران عسکر الامام الخمینی. یعنی نه ، نه ، همه ی ایران لشگر امام خمینی است ).

     حاج آقا نویسی بارها این روایت را می خواند: هر کس مستطیع شود و به حج نرود؛ در لحظه ی مرگ ، به او گفته می شود: مت یهودیا او نصرانیا ؛ یعنی بمیر، می خواهی به دین یهود بمیر ، یا به دین نصارا بمیر . 

    چون صحبت از حج به میان آمد؛ این جانب عکس ها و خاطراتی از حج تمتع سال 1391 را در این پست قرار می دهم:

این جا درب ورودی منزل حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد ماموران سعودی بر آن  قفل زده اند. حکام سعودی، دیواری یک متری کشیده اند تا هیچکس نزدیک نشود. در زمان حیات حضرت زهرا سلام الله علیها نیز فردی به قنفذ دستور داد هیزم بیاورد و خانه را آتش بزند. جانم فدایش باد که چه کسانی نگهبان خانه اش شده اند.

  

 این جا بخش قدیمی مسجد النبی است ؛ اسامی برخی افراد را روی کاشی ها نوشته اند که نمی توانند

الگوی ما باشند. فقط کسانی می توانند الگو قرار گیرند؛ که در طول عمرشان حتی کوچک ترین خطایی از آنان سر نزده باشد. یعنی چهارده معصوم، صلوات الله علیهم اجمعین.  

 

 

   نبت المسمار علی صدرها  ؛ به خوبی می دانید؛ میخ هایی که در این درب ورودی وجود دارد چه کرده اند فردی که بر این درب منزل هجوم آورد ؛ یک سوم سادات روی زمین را کشت

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

 

 

 بالای این پل فضایی است که پرندگانی به نام ابابیل در آسمان ظاهر شدند و سنگ هایی کوچک در منقار داشتند. آنان سنگ ها را بر سپاه ابرها که سوار فیل بودند رها کردند. سپاه قدرتمند ابرهه به درک واصل شد. این جا ابتدای سرزمین منا ؛ یعنی انتهای صحرای مشعر است.

حجت السلام والمسلمین حاج شیخ وحید جلالی، روحانی کاروان ما، در تصویر مشاهده می شود.

 

 

 بخش قدیمی مسجد النبی خاطرات عظیمی از صدر اسلام را در خود جای داده است

  برای فرج امام زمان علیه السلام دعا می کنیم؛ و امیدواریم امام زمان علیه السلام، پس از ظهور، تکلیف این کاشی ها و اسامی مختلف روی آن را معلوم فرمایند. حتی در کتب اهل سنت، معلوم است؛ برخی از اینان چه کارهایی که نکرده اند. 

 

 به همراه برخی همسفران، روحانی و مدیر کاروان؛  در حیاط اصلی مسجد شیعیان مدینه؛ این باغ وسیع متعلق به امام محمد باقر علیه السلام بوده است

 بیتوته نمودن در زیر چادرهای عرفات، لذت بخش، خاطره انگیز و فراموش ناشدنی است

 

این جا قبرستان بقیع است. هرگز با کفش وارد نشویم؛ با معرفت باشیم؛ زیرا این جا، حرم آل پیامبر و قبر چهار امام معصوم است. اگر شما با هواپیما و در هنگام شب وارد مشهد شوید؛ از پنجره ی هواپیما، قوی ترین نورافکن ها را مشاهده می کنید که آسمان شهر مشهد را نور افشانی می کنند. ناگهان دست بر سینه می گذارید و می گویید: السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع). اما اگر با هواپیما و در هنگام شب، وارد فضای آسمان مدینه شوید؛ از پنجره ی هواپیما مشاهده می کنید که بخش وسیعی از مرکز شهر مدینه تاریک است. ابتدا ممکن است؛ گمان کنید؛ که در وسط شهر مدینه ، برق قطع شده است؛ اما این طور نیست؛ این جا قبرستان بقیع است؛ هیچ روشنایی وجود ندارد.

ای بقیع ای گوهر عنبر سرشت -- ای فضایت بهتر از باغ بهشت

با من از سوز دل حیدر بگو -- با من از زهرا و میخ در بگو

آمدم تا دیده را دریا کنم-- قبر زهرا را ز جان پیدا کنم

آمدم تا خادم این در شوم-- آمدم هم ناله ی حیدر شوم

با من از راه صداقت ناله کن-- گریه بر زهرای هجده ساله کن

با من از سوز دل مولا بگو -- از مزار مخفی زهرا بگو

  

این درب ورودی قبرستان بقیع است. پس از پایان نماز صبح تا غروب آفتاب باز است.  حضرت زهرا سلام الله علیها پس از گذر از کوچه ی بنی هاشم ، از این قسمت، وارد بقیع می شدند؛ و در زیر سایه بان کوچکی که برای خود ساخته بودند ؛ و به « بیت الاحزان » معروف شده بود ؛ بر فراق پدر بزرگوارش، و نیز بر ظلم هایی که بر او و شوهرش روا  می شد؛ می گریست. او را منع می کردند؛ و به او اجازه نمی دادند؛ حتی در خانه ی خودش، گریه کند. وامصیبتا ؛  واویلا؛  وامحمدا

مرغ دل ما گشته گرفتار بقیع                   قربان بقیع و اشک زوار بقیع 

شبها که در بقیع را می بندند             من گریه کنم به پشت دیوار بقیع

 

در موزه ی شهر مکه تصویری را نصب کرده اند. از آن تصویر، عکس گرفتم. بر اساس مدارک و روایات موجود، همه ی وسایل شخصی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ؛ مانند شمشیر ، زره و..... هم اکنون نزد امام زمان علیه السلام موجود است؛ حتی عصای حضرت موسی و انگشتری حضرت سلیمان علیهماالسلام

  

 وهابیون، بر اساس فتوای ابن تیمیه که در قرن نهم صادر کرده بود؛ حتی گنبد و مقبره ی قبور حضرت عبدالله و حضرت آمنه، پدر و مادر پیغمبر اکرم را نیز با خاک یکسان کرده اند الا لعنه الله علی القوم الظالمین   

و حتی اجازه نمی دهند؛ سنگ قبری بر قبور آنان وجود داشته باشد.

 

 شب های مسجدالنبی (ص) عجب صفایی دارد. قبل از عزیمت به سفر حج تمتع ، علاوه بر کتاب « مناسک حج»، فتاوای آیت الله العظمی سیستانی، کتاب«خسی در میقات» نوشته ی جلال آل احمد، و کتاب تاریخ مکه و مدینه، نوسته ی رسول جعفریان را با دقت خواندم. به همین دلیل، بیشتر وقایعی که در طول سفر اتفاق می افتاد ؛ و یا مشاهده می گردید؛ در ذهنم تداعی معانی شده بود. جلال آل احمد در دهه ی 1330 آمده بود تا قبر برادرش را در قبرستان بقیع پیدا کند. او گفته: در جایی که امامان معصوم(ع) سنگ قبر ندارند؛ چگونه می توانم قبر برادرم را پیدا کنم. 

 

 

سازمان یونسکو به شهرداری اصفهان ایراد گرفت که فلان ساختمان شش طبقه ، مرتفع است و جلوی چشم انداز میدان نقش جهان را مسدود کرده است. مدیران شهرداری اصفهان مجبور شدند؛ بخشی از طبقات فوقانی ساختمان را تخریب کنند. اما مشاهده می کنید؛ حکام سعودی ساختمان هایی بسیار مرتفع ساخته اند که بر کعبه ی مکرمه اشراف دارد. دعا می کنیم؛ و امیدواریم که پس از ظهور امام زمان علیه السلام، تکلیف این ساختمان ها و هتل ها مشخص شود. 

 

  

مسجد شجره ؛  بستن لباس احرام ؛ و آغاز رسمی مناسک حج واجب   

 

 

مسجد خیف در منا ؛ بسیار خاطره انگیز است. برادران اهل سنت عمدا در آن می خوابند؛ و استراحت می کنند؛ تا جایی برای شیعیان نباشد که بخواهند؛ نماز بخوانند و عبادت کنند. آن وقت، پز می دهند و در وسط اذان صبح می گویند: الصلوه خیر من النوم.  جمله ای که بدعت آمیز است. 

 

 کودکی چهارساله در لباس احرام؛ از او عکس گرفتم؛ و به پدرش گفتم: طوبی لکم؛  یعنی خوشا به حال شما؛ پیرمردهایی هشتاد ساله بوده اند که حسرت بستن احرام را به گور برده اند.

 

 



تصویری از مرحوم آیت الله محمد علی عمری (ره)، در مسجد شیعیان مدینه نصب گردیده است. آن مرحوم 45 سال زندانی سیاسی بود. جرم اش تبلیغ مذهب شیعه بود. او را به دار زدند؛ اما طناب دار پاره شد. از روی آن تصویر، عکس گرفتم. 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۸
حمید رضا فتحی سقزچی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی