خاطره پنجم توصیه به صبر و بردباری
توصیه به صبر و بردباری
این جانب در سال 1372 با مشکلاتی شخصی مواجه شدم. برای اولین بار فردی از من شکایت کرد. فردی که مومن و متدین، اما ساده و زودباور بود؛ و توسط بدخواهان و رقبای من تحریک شده بود. او که از چندی پیش از آن با من نسبت سببی یافته بود؛ شکایت اش به جز اتلاف عمر، فایده ای در بر نداشت. در روایت آمده است؛ المومن کیس فطن، یعنی مومن باید کیاست و فطانت داشته باشد. از دیدگاه قرآن، انسان فهمیده ؛ خود را به هلاکت نمی اندازد. و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه .
به هر حال مرحوم سید باقر هاشمی - خدا رحمتش کند - و آقای محمود حیدری فرزند حاج فتح علی - خدا عمرش را مستدام فرماید - برای اصلاح ذات البین تلاش کردند. این دو نفر از فرهنگیان خوش نام و با تجربه ای بودند که سرد و گرم روزگار را چشیده بودند. اما موفق نشدند؛ زیرا آن فرد، خر خودش را می راند.
نزد حاج آقا نویسی رفتم و قضیه را بازگو کردم. با حوصله به حرف هایم گوش داد. آن فرد نزد حاج آقا نویسی و افراد زیاد دیگری رفته بود؛ و حرف هایی زده بود. حاج آقا نویسی جملاتی گفت؛ و مرا به داشتن صبر و استقامت توصیه کرد . سپس فرمود:
مرد باید که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیاب باشد
حاج آقا نویسی در ادامه فرمود :
محیط کوچک، شرایط و آثار خاص خود را دارد؛ بهتر است مهاجرت کنم؛ و به قم و یا اصفهان بروم. این جانب که از کودکی ام، از عالمان دینی حرف شنوی داشته ام؛ چندی بعد، چمدان خود را بستم و عازم اصفهان شدم . اکنون که بیش از بیست سال از آن تاریخ می گذرد هنوز هم در اصفهان سکونت دارم؛ و از راهنمایی های مرحوم آیت الله نویسی، به درگاه خداوندمتعال شکرگزارم.
حاج آقا نویسی فرمود: ( هر کجا زندگی می کنی با عالمان دینی ارتباط داشته باش) .
خداوند را شاکرم؛ آن چه را کسب کرده ام؛ آموزه هایی است که از عالمان دینی فرا گرفته ام . جاهای دیگر خبری نیست. شکرا لله و حمدا لله