خاطره چهل و ششم - تاکید بر انجام کارها برای رضای خدا
خاطره چهل و ششم
تاکید بر انجام کارها برای رضای خدا
مرحوم حاج آقا نویسی پیوسته تاکید داشت .انسان باید هر کاری می کند . قصدش رضای خدا باشد ، یعنی برای رضایت خداوند آن کار را انجام دهد .
هنگامی که حاج آقا نویسی با معلمان سخن می گفت تاکید می کرد که یک معلم می تواند برای تدریس و درس دادن دروس مختلف ، نیت و قصد خود را رسیدن به رضای خدا قرار دهد .
درست است که یک معلم برای گرفتن حقوق ماهیانه تلاش می کند و زحمت می کشد ، اما این مساله ، هیچ منافاتی با این نکته ندارد که هم حقوق بگیرد و هم نیت خود را رضایت خداوند قرار دهد .
زنده یاد آیت الله نویسی در حال سخنرانی در دانشگاه
هنگامی که حاج آقا نویسی در دانشگاه حضور می یافت و برای دانشجویان سخن می گفت تاکید می کرد که دانشجویان باید درس بخوانند. و مدرک بگیرند ، اما هدف اصلی خود را رضای خداوند قرار دهند. یعنی همه ی تلاش ، کوشش ، استخدام و مدرک گرفتن خود را در جهت رضایت خداوند متعال قرار دهند .
یاد آوری می کنم که دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق در سال های پایانی دهه ی شصت تاسیس گردید . اولین رئیس آن حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مصطفی روحانی فرزند سید ابو الفضل بود . هنگامی که حاج آقا روحانی به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید ، حاج آقا نویسی با اهداء یک جعبه شیرینی او را بدرقه کرد .
متذکر می گردم این جانب در سال 1371 به دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق پیوستم . دو فقره از عکس های آن زمان را در این پست قرار می دهم .
ایستاده از چپ: آقای دکتر جمشید شریفیان_ حمید رضا فتحی سقزچی در تاریخ 2 مرداد1371 آزمون سراسری دانشگاه آزاد اسلامی-
ساختمان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق، اولین و قدیمی ترین ساختمان این واحد دانشگاهی است که توسط فردی نیکوکار احداث و راه اندازی گردید.
از راست: آقای حاجی زاده کارمند دانشگاه ، دکتر کریم زارع معاون آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی و فرزندش، دکتر محمد مهدی مظاهری رییس واحد نراق، دکتر جمشید شریفیان، حمید رضا فتحی سقزچی، زنده یاد سید محمد رضوی مدرسین رشته حقوق - در تاریخ 2 مرداد 1371 - بازدید از اولین رایانه دانشگاه که با ویندوز 98 کار می کرد.
حاج آقا نویسی تاکید داشت که حتی اگر به حیوانات غذا می دهید . هدف و نیت شما جلب رضایت خداوند سبحان باشد .
آیت الله نویسی امام جمعه دلیجان و حجت الاسلام سید مصطفی روحانی نخستین رییس دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق
قضیه ای که تعریف می کنم افسانه نیست ، بلکه واقعیتی است که در بسیاری از کتاب های تاریخ به آن اشاره شده است .
مسجد سید اصفهان، یکی از وسیع ترین ، زیبا ترین و با عظمت ترین مساجد اصفهان است . در دوران پیروزی انقلاب ، تظاهرات عظیمی در آن برپا می شد؛ و امروزه نیز تجمعات بسیار بزرگ در آن برگزار می شود. .
این مسجد عظیم، توسط حجت السلام سید محمد باقر شفتی ، احداث گردیده است. هنگامی که او این مسجد عظیم را پایه گذاری کرد؛ عده ای از او پرسیدند: ( تو بسیار فقیر و تنگ دست بودی ، چگونه توانستی این مسجد عظیم را احداث کنی)
او در پاسخ گفت :
( زمانی که قحطی آمد و مردم برای زنده ماندن خود گوشت مردار و گوشت گربه و ... را می خوردند . ؛ من هم مانند دیگران از شدت گرسنگی و قحطی در حال مرگ بودم . تمامی آن چه را که پس انداز کرده بودم . در دست گرفتم و به نانوایی مراجعه کردم؛ تا بتوانم یک قرص نان بخرم . جمعیت انبوهی در جلوی نانوایی تجمع کرده بودند و من پول و پس اندازم را دادم و یک قرص نان خریدم . وقتی که به خانه باز می گشتم سگ ماده ای را دیدم که روی زمین افتاد بود و پستان هایش از شدت گرسنگی خشکیده بود ، بچه هایش هم در حال مردن بودند . من با خود اندیشیدم؛ اگر من بمیرم فقط یک نفر هستم؛ اما این سگ ماده، چندین توله دارد و اگر بمیرد . همه توله هایش نیز خواهند مرد . بنا بر این برای رضای خدا نان را خرد کردم؛ و در جلوی سگ گذاشتم. ایستادم و نگاه کردم ببینم چه می شود.
سگ ماده، نان را خورد؛ و پستانش بزرگ شد؛ و توله هایش شروع به شیر خوردن کردند . در همان لحظه دیدم که سگ ماده سرش را به سوی آسمان بلند کرد؛ و من احساس کردم که این سگ ماده، مرا دعا می کند .
به خانه ام آمدم و به سمت قبله خوابیدم و پارچه ای روی سرم کشیدم. دعاهایی خواندم و شهادتین را گفتم .
حدود یک ساعتی گذشت . فردی آمد و در زد و پرسید: آیا شما سید شفتی هستید . ؟ گفتم بله .
گفت : من تاجرهستم. یک کشتی پارچه از هندوستان آورده بودم؛ و نذر کردم؛ اگر به سلامت رسیدم و پارچه ها را فروختم؛ مبلغ بیست تومان آن را به شما بدهم.
اکنون آمده ام که نذر خود را اداء کنم؛ و این مبلغ پول را به شما بدهم . من بسیار شگفت زده شدم؛ زیرا بیست تومان پول، مبلغ بسیار هنگفتی بود؛ که هرگز در خواب هم ندیده بودم . از او پرسیدم: با این همه پول چه کنم؟ او پیشنهاد کرد؛ من بخشی از این پول را در بر دارم؛ و مابقی آن را به عنوان مشارکت در واردات پارچه به خودش تحویل بدهم. یعنی در سود و زیان آن شریک شویم. من این پیشنهاد را پذیرفتم .
آن فرد در هر مرتبه ای که از هندوستان پارچه می آورد؛ مبالغ هنگفتی پول به من می داد.
من تصمیم گرفتم با پول هایی که از این طریق به دست می آورم ؛ در محله ی «بید آباد» زمین های وسیعی را جهت احداث مسجد خریداری کنم؛ بنا بر این مسجد مذکور را از این طریق احداث کردم ).
من فقط یک قرص نان به سگ ماده ای دادم؛ اما خداوند متعال برکات عظیمی به من مرحمت کرد.
برای آگاهی بیشتر از تاریخچه مسجد سید اصفهان و زندگی نامه حجت الاسلام سید شفتی بر روی (( ادامه مطلب )) کلیک کنید .